فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،مبانی نظری وپیشینه تحقیق مبانی نظری و پیشینه پژوهش خشم و کنترل خشم دارای 16 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: ورد و قابل ویرایش با فرمت .doc
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
مبانی نظری و پیشینه پژوهش (فصل دوم پایان نامه ارشد)
خشم و کنترل خشم
خشم و کنترل خشم
خشم و عصبانیت احساسی است که میزان آن را تحریک خفیف و احساس رنجش تا خشمی شدید و جنون آور در نوسان است. خشم احساسی است که همه آن را به خوبی می شناسند و در کل واکنشی طبیعی به ناکامی و بدرفتاری محسوب می شود و همه ما ناگزیریم در طول زندگی با موقعیت هایی روبرو شویم که ما را خشمگین می کنند ویژگی خشم این است که در عین حالی که جزیی از زندگی است می تواند ما را از رسیدن به هدف هایمان بازدارد.
بیشترین واکنش افراد به ابراز خشم خود عبارت است از احساس تحریک پذیری، عصبانیت، ناراحتی و غمگینی، افسردگی، احساس شرمندگی و گناه، احساس آرامش، رضایت و خشنودی، خشم مضراتی مانند: استرس، ناراحتی های بدنی، احساس درماندگی، تنهایی و انزوا دارد. "مدیریت خشم"و "کنترل خشم" یکی از مباحثی است که مدتهاست در حوزه روانشناسی مطرح شده است و کارشناسان تلاش می کنند در این حوزه به کسانی کهنیازمند کمک هستند، اطلاعات کافی درباره هیجان خشم ، مهار آن ؛ خطراتی که سلامتی روحی و روانی آنها را تهدید می کند ارایه دهند.کنترل و مدیریت خشم نه از روی بر انگیزاننده ها بلکه روی واکنش به ان ها متمرکز است تا فردی که دایما به علت بر انگیزاننده های درونی و بیرونی تحریک می شود بتواند عصبانیت خود را مهار و کنترل کند. مدیریت خشم در واقع به فرد کمک می کند تا یاد بگیرد چه طور خون سرد باشد و احساس منفی قبل از شروع خشم را مهار کند و تحت کنترل بگیرد (شکوهی یکتا و همکاران، 1393)
هيجان ها از بزرگ ترين نعمت هاي
الهي اند كه در انسان به وديعت نهاده شده، زندگي بدون آن ها، بي روح، تيره و ماشيني مي نمايد. و سلامت رواني و عقلاني انسان ها تا حد زيادي به سلامت هيجاني وابسته است. وضعيت هيجاني مي تواند قضاوت هاي فرد در مورد رفتارهاي خود و ديگران و نيز نحوه برخوردهاي اجتماعي وي را تحت تأثير قرار دهد
.
جلوه هاي هيجاني نقش هاي متفاوتي ايفا مي كنند; از جمله اينكه به عنوان وسيله اي براي برقراري ارتباط با ديگران به كار مي روند و فرد مي تواند از طريق آن ها اطلاعاتي را در مورد احساسات، نيازها و اميال خود به ديگران منتقل نمايد. از سوي ديگر نيز ما ياد مي گيريم چگونه پيام هاي هيجاني ديگران را بخوانيم، بازشناسي كنيم و طبق آن ها رفتاري مناسب انجام دهيم. شواهد بسياري نشان مي دهند افرادي كه در زمينه احساسات و عواطف خود قوي و چيره دست هستند، يعني احساسات خود را به خوبي كنترل مي كنند و احساسات ديگران را درك كرده اند و با آن ها به خوبي كنار مي آيند، در هر زمينه زندگي، خواه روابط خصوصي و خانوادگي و خواه در مراودت هاي سياسي و اجتماعي از مزيّت خوبي برخوردارند
بنابراين، ايجاد و بازشناسي هيجان ها شيوه هاي مهمي براي تنظيم مبادلات اجتماعي و تعادل جسماني و رواني ما هستند (دی گیوسپ، 2011)
.
اداره هيجان ها ممكن نيست، مگر اينكه با هيجان هاي بنيادين مثل خشم، ترس، اضطراب، شادماني، تعجب، اندوه، انزجار و عشق آگاه باشيم و همچنين از دانش كافي درباره سطوح هيجان، مراحل، تظاهرات جسماني، عاطفي، شناختي و رفتاري آن ها، هيجان هاي مثبت و منفي و شدت و ضعف آن ها برخوردار باشيم
.
شناخت هيجان ها به ما قدرت تحليل و كنترل مي دهد و هر قدر اين شناخت (قدرت)
بيشتر باشد به سوي مديريت و كنترل عواطف و بهبود روابط بين فردي جلوتر رفته ايم و در مجموع، گام بزرگي در موفقيت زندگي خود در ابعاد گوناگون برداشته ايم
(دی گیوسپ، 2011)
.
2- 2- 1- 1- فيزيولوژي خشم
يكي از عواملي كه به ما كمك مي كند تا در مديريت خشم موفق باشيم، آگاهي از تظاهرات فيزيولوژيكي خشم است. برخي افراد چنان به اين حالت هيجاني خوگرفته اند كه خودشان نيز باور ندارند فردي خشمگين و تندخو هستند
.
بنابراين، شناخت اين تظاهرات با اظهارنظر خواستن از ديگران و توجه به واكنش هاي ديگران در برخوردها و چگونگي استمرار روابط اجتماعي مي تواند كمك خوبي باشد. خشم مثل ديگر هيجان ها، تظاهرات جسماني و فيزيولوژيكي ويژه خود را دارد كه از بين آن ها، مي توان به موارد ذيل اشاره كرد. ترشح هورمون آدرنالين، تسريع تنفّس، افزايش ضربان قلب و فشار خون، انتقال جريان خون از پوست، كبد، معده و روده ها به سمت قلب و دستگاه عصبي و عضلات، متوقف شدن دستگاه گوارش، آزاد گشتن ذخاير گلوكز كبد و در نتيجه، افزايش انرژي و گرماي بدن، ترشح كورتيزول و سركوب دستگاه ايمني بدن، افزايش هورمون تستوسترون درمردان، تسريع و تشديد حركات و گفتار، سفت شدن عضلات، افزايش دقت، تيزي و حساسيت حواس پنج گانه، گشاد شدن چشم ها، سرخ شدن چهره
و انتقال انرژي از سمت سينه به سوي شانه ها و دست ها، و احساس انرژي و داغي در دست ها، گردن و سينه (دفنچر ، 2011).
دالف زيلمان
Zillman
، روان شناس دانشگاه «آلاباما»، به كمك مجموعه گسترده اي از آزمايش هاي دقيق، عصبانيت را دقيقاً مورد تجزيه و تحليل قرار داده و ساز و كار خشم را تشريح كرده است. با توجه به آنكه خشم در واكنش جنگ و گريز در جناح جنگ قرار دارد،
زيلمان
معتقد است: يكي از فتيله هاي رايج منفجركننده خشم در همه جاي دنيا، همان حس (واقعي يا خيالي) «در معرض خطر بودن» است. پيام «در معرض خطر بودن» نه فقط مي تواند به وسيله تهديد بدني آشكار به شخص مخابره شود، بلكه ممكن است توسط نوعي تهديد نمادين به حرمت نفس از جمله مورد بي مهري و رفتار ناعادلانه قرار گرفتن، تحقير شدن و مورد اهانت قرار گرفتن و از تعقيب هدفي مهم مأيوس شدن ارسال گردد. دريافت اين پيام ها موجب جوشش نوعي جريان ليمبيك مي شود كه تأثيري دوگانه بر مغز دارد. بخشي از اين جوشش دروني مربوط به آزاد شدن هورمون «اپي نفرين» يا «آدرنالين» است كه توليد انرژي مي كند (دفنچر ، 2011).
همان گونه كه زيلمان اشاره مي كند، اين امر براي فعاليت سخت و شديد در هنگام جنگ و گريز لازم است. فوران اين انرژي براي چند دقيقه ادامه دارد و بر حسب اينكه مغز چه واكنشي برمي انگيزد، بدن براي تهاجم يا فرار سريع آماده مي شود. در اين فاصله، موجي از طرف «آميگدال» از طرف شاخه آدرنوكورتيكال (وابسته به قشر غدد فوق كليه) دستگاه عصبي، نوعي حالت انقباضي و آمادگي براي هرگونه عمل توليد مي كند كه خيلي ديرپاتر از جوشش انرژي «كاتكول آميني» است. اين برانگيختي ناشي از قشر مغز و غده فوق كليوي مي تواند براي ساعت ها و حتي روزها ادامه پيدا كند و مغز (مربوط به هيجانات و احساسات) را در آمادگي مخصوص براي فعاليت و تحريك نگه دارد و همچون پايه اي اساسي باشد تا واكنش ها بتوانند با شتابي خاص شكل بگيرند. به طور كلي، اين وضعيت آماده براي حركت، كه بر اثر برانگيختگي قشر غدد فوق كليوي ايجاد شده است، به خوبي نشان مي دهد چرا اشخاصي كه قبلا بر اثر موضوعي ناراحت و عصبي بوده اند، آمادگي بيشتري براي خشمگين شدن مجدّد دارند، هر نوع فشار روحي نيز با پايين آوردن آستانه خشم، موجب برانگيختگي قشر غده فوق كليه مي شود. بنابراين، كسي كه در محيط كار خود روز سختي را داشته است، به ويژه آمادگي دارد كه در خانه با كوچك ترين چيزي از كوره دربرود; از جمله با سروصداي زياد بچه ها. در صورتي كه در حالت عادي، همين سروصدا هرگز بدان حد قدرتمند نيست كه واكنش منفي فرد را برانگيزد (دفنچر ، 2011).
كنترل خشم
روشهاي زيان آور كنترل خشم
-
Non-benefical methods handling anger
فرونشاني
...
مبانی نظری و پیشینه پژوهش خشم و کنترل خشم_1553771126_24166_3969_1111.zip0.03 MB |