فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،مبانی نظری وپیشینه تحقیق مبانی نظری خشونت علیه زنان، انواع خشونت، مزاحمت های خیابانی، خشونت جسمی و جنسی دارای 35 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: ورد و قابل ویرایش با فرمت .docx
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
مفهوم و عوامل خشونت علیه زنان
-
مفهوم و انواع خشونت
در این مبحث دو واژه خشونت و انواع آن و علل خشونت از حیث مفهومی و لغوی مورد تحلیل و تعریف و بررسی قرار می گیرد.
- مفهوم خشونت
خشونت از نظر لغوی به معنای غضب ، درشتی ، تندی کردن و ضد نرمی و لطافت تعریف شده است ، در واقع خشونت معنای متقن و مشخصی ندارد. از نظر برخی خشونت هر نوع رفتار خشنی است که از روی قصد و به منظور آسیب به فرد دیگری انجام می شود. برخی نیز معتقدند خشونت از انواع رفتارهای بسیار تند و آسیب زا و واکنشهای منفی چون بی تفاوتی و کم توجهی را دربر دارد. اما برخی تعاریف از خشونت تنها بر جنبه فیزیکی آن تاکید کرده. ( هر فعل یا رفتار تهدید آمیزی را که با قصد ایراد صدمه فیزیکی یا ایجاد ترس از ایراد صدمه صورت گیرد و عملا منتهی به ایراد صدمه و آسیب شود یا احتمال ایراد صدمه و آسیب را در پی داشته باشد در زمره رفتارهای خشونت آمیز محسوب می کنند). در مقابل فمینیست ها به ارائه تفسیر موسعی از خشونت دست زده اند و معتقدند هر رفتاری که قربانی را بر خلاف میلش وادار به انجام کاری کند یا مانع از انجام کار مورد علاقه وی یا موجب ترس زن شود در زمره رفتارهای خشونت آمیز قرار می گیرد .
.jones,Stephen;understandinq violent crime,clarehdon press ,Buckingham,2000,p.3.
سازمان جهانی بهداشت در تعریف خود از خشونت بیان می دارد :( خشونت استفاده عمدی از نیرو و قدرت فیزیکی، ارعاب یا تهدید و برخورد با دیگری است که علیه یک گروه یا جامعه صورت گرفته و منجر به آسیب جسمی، مرگ، آسیب روانی، سوءرشد و تکامل یا محرومیت شود و یا احتمال وقوع این نتایج متصور باشد .
در فرهنگ روان شناسی کریسنی (1999) خشونت به دو معنا آمده است:
1. ابراز خصومت و خشم که از طریق وارد کردن ضربه فیزیکی به افراد یا اشیأ می باشد که پرخاشگری نامیده می شود که حد نهایی و شکل غیر قابل قبول خشونت است.
2. به رفتار مضر بدون دشمنی یا خشم نیز خشونت گفته می شود.
کسی خشن خوانده می شود که بطور شدید، خطرناک و بیرحمانه با کسی یا چیزی رفتار یا عمل نماید شدت عملی که انسان مرتکب می شود چه در جنگ، آدم کشی، تجاوز به عنف یا هر رفتار خشن دیگر بازتابی از حس پرخاشگری است، ولی زمانی بیمارگونه تلقی می شود که به علت فقدان یا عدم رشد بخشی از شخصیت که با ارزشها و موازین اجتماعی ارتباط دارد باشد و ارتباط شدت عمل با اختلالات شخصیت به ویژه شخصیت جامعه ستیزی انفجاری و بی کفایت بیشتر از روان پریشی است .
. کافی، میرموسوی : خشونتهای خانگی، عوارض روانی و روشهای پیشگیری از آن، مجموعه مقالات همایش علمی امنیت اجتماعی و راهکارهای توسعه، مازندران، بابل، بهمن1381، ص 208
بنابراین با توجه به تعاریف ارائه شده خشونت وارده بر زنان را بر اساس نوع صدمه وارده به قربانی چنین می توان تقسیم نمود.
- انواع خشونت
در اکثر جوامع امروزی زنان در معرض خشونت مردان قرار دارند، زنان نه تنها قربانی خشونت مردان هستند بلکه ترس از رویارویی با این خشونت بر سراسر زندگی آنها به شدت سایه افکنده است. خشونت از هر نوعی که باشد نمادش سلطه جویی است که از ارزش و احساس و انسانیت قربانی می کاهد.
. عارفی، مرضیه، بررسی توصیفی خشونت علیه زنان در ارومیه ، مطالعات زنان، سال اول، شماره 2، سال 1382، ص3.
طبق ماده 2 اعلامیه رفع خشونت علیه زنان خشونت علیه زنان شامل خشونت جسمی، جنسی و روانی میشود اما خشونت علیه زنان طیف وسیعی از رفتارهای خشونت آمیز را در بر میگیرد که شامل خشونت های خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی نیز می شود که در این مبحث به شرح آن پرداخته ایم:
- خشونت جسمی، جنسی، روانی
خشونت جسمی: عبارت است از توسل به هرگونه اقدامات مادی و فیزیکی که منجر به صدمات جسمانی اعم از شکستگی و پارگی و کبودی و حتی جراحات داخلی مثل ضربات مغزی، خونریزی های داخلی، سقط جنین و نهایتاٌ در بالاترین درجه منجر به مرگ و سلب حیات از طرف مقابل است.
خشونت جنسی: به هرگونه رفتار غیر اجتماعی اطلاق می شود که از ساده ترین نوع آن یعنی یک کنایه یا متلک جنسی و لمس عضو جنسی آغاز شده و تا فجیع ترین شکل آن یعنی تجاوز به عنف ادامه می یابد.
خشونت روانی: شامل اعمالی مانند تحقیر، تمسخر، توهین، فحش، متلک و تهدید به طلاق و......می گردد که می تواند باعث خدشه دار شدن آبرو و حیثیت زن شود.
- خشونت خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی
خشونت خانوادگی: خشونت خانوادگی خشونتی است که در محیط خصوصی به وقوع می پیوندد و عموماٌ میان افرادی رخ می دهد که به سبب صمیمیت، ارتباط خونی و یا قانونی به یکدیگر پیوند خورده اند ، در واقع خشونت میان اعضای خانواده یا اعضای یک خانوار را خشونت خانگی می نامند .
. مولاوردی، شهیندخت، کالبد شناسی خشونت علیه زنان، نشر حقوق دان، چاپ نخست 1385، ص 95.
خشونتهای خانوادگی موارد متعددی را شامل می شوند مانند : خشونت فیزیکی، آزارجنسی ، آزار زبانی ، آزار رسانی احساسی، بدرفتاری، فشارهای مالی و اقتصادی و حتی گاه آزار رسانی روانی و روحی از موارد خشونت خانگی می باشند.
خشونت اجتماعی: زنان نه تنها در حریم امن خانه و خانواده در معرض انواع خشونت ها قرار دارند، بلکه بعضاٌ در جامعه و در محدوده زندگی عمومی نیز احساس امنیت و آرامش نمی کنند و خود را در مقابل انواع خشونت ها بدون دفاع و حامی می یابند. از انواع خشونت اجتماعی می توان از : تجاوز و سوء استفاده جنسی، آزار جنسی در محیط کار، قاچاق، مزاحمت های خیابانی و....نام برد.
خشونت اقتصادی: بارزترین نوع خشونت اقتصادی علیه زن در منزل ترک نفقه توسط شوهر می باشد. بنابراین جرم ترک نفقه به منزله رفتاری ناقض تعهدات حقوقی فرد نسبت به تامین مالی اشخاصی که بر اساس وابستگی خانوادگی به وی وابسته اند شناخته می شود.
1
.مهرا،نسرین:زن وحقوق کیفری،انجمن ایرانی حقوق جزا،چاپ سپهرنوین،انتشارات سلسبیل،سال1384،ص141.
رفتارهای محدود کننده ی زن در امور مالی و کنترل سختگیرانه شوهر بر منابع مالی خانواده مانند دفترچه بانکی، صندوق نگهداری پولها، در ردیف خشونتهای اقتصادی قرار می گیرند. مصادیق این نوع خشونت را در چنین مواردی می توان یافت. مانند کنترل درآمدها، نظارت بر حق اشتغال زن، اجبار زن بر فروش اموال، جلوگیری از خرید دلخواه، دخل و تصرف در درآمدها یا ارث زن و تصرف در اموال گران قیمت زن، به زور از زن پول گرفتن، ندادن پول کافی به زن علیرغم تمکن مالی، عدم مسکن مناسب برای زن، عدم اجازه زن در خصوص شخص مورد علاقه و شأن وی همه ی موارد خشونت اقتصادی علیه زن محسوب می شود که آثار روحی و روانی برای وی به دنبال می آورد.
- عوامل خشونت علیه زنان
در این قسمت سعی شده عوامل گوناگونی که در خشونت علیه زنان موثر است مورد بررسی قرار گیرد که برخی از این علل مربوط به ساختار فیزیولوژیک زن است و به خصوصیات زیستی و روانی زن بر می گردد و برخی دیگر مربوط به علل فرهنگی اقتصادی اجتماعی و....می باشد.
- عوامل جسمی روانی
عوامل جسمی : از همان بدو امر که توسط کسانی چون لومبروزو در مکتب تحققی با تلاش در جهت اثبات جبر علمی در پدیده های مجرمانه شکل گرفت ساختمان بدنی و شرایط جسمانی را از دلایل موثر در وقوع بزه فرض نموده، چنانکه لومبروزو تحت تاثیر نظریه داروین و تکامل زیستی رفتار ضد اجتماعی را مرتبط به ساختار جسمی مرتکب و آن را نتیجه بازگشت آدمی به مرحله پست تر زیستی دانست. او با چنین جبرگرایی زیستی علت جرم را در چگونگی ساختار بدنی، اندازه جمجمه، ساخت اندامها، عدم تقارن صورت و...بیان کرد. و بر این پوزیتویسم زیستی پا فشاری می نمود.اختلاف در ارگانیسم بدنی زن و مرد، تفاوت در قدرت بدنی، ناتوانی جسمانی زنان و وجود اندام ظریف و شکننده تر زن در مقایسه با مرد از عمده دلایل جسمی است که مردان را مستعد خشونت گری و زنان را مستعد خشونت پذیری می نماید.
عوامل روانی: جای هیچ تردیدی نیست که روح عاطفه و احساس در زنان بر روح تعقل و تفکر و دور اندیشی آنان غالب است. همه احوال و گفتار و رفتار زن، جلوه گاه و مظهر انواع مختلف احساسات نغز و لطیف می باشد، ظرافت جسمی زن با رغبت روحی او همبستگی تام دارد . در زنان، بعد عاطفی و احساسی نیرومندتر است و طبق تعریف و تصدیق همه کارشناسان مربوط و متخصصان در ابعاد حیات زن، عواطف در زن قویتر و شکوفاتر است و این نقصی در این بدنه از جامعه بشری نیست، بلکه ضرورت نیز هست. از این رو زنان به عنوان هسته اصلی کانون خانواده و مربی اصلی فرزندان باید در این جهت از مردان ، پیشرفته تر و تکامل یافته تر باشند و همین موجب می گردد که به مسائل پیچیده فکری و عقلانی گرایش کمتری داشته باشند و همواره حسابگرانه و عقلانی با مسائل برخورد نکنند، بلکه تن به هدایت عاطفه می دهند و به زندگی خانوادگی و اجتماعی گرمی و لطافت می بخشند. در این صورت پذیرش این که درک برخی مسائل خشک عقلی برای مردان آسانتر باشد، هیچ تحقیری در حق زنان را موجب نخواهد بود بلکه تفاوتهای طبیعی، منشا کارکردهای متفاوت و طبیعی است و واجد ارزش یا ضد ارزش از حیث انسانی و دینی نمی باشد.
.دواتگر، مرجان، «زنان آفرینش، معنویت وعقل» کتاب نقد، ص9و10
از چشم انداز خصوصیات روانی خشونت نسبت به زنان مشکلی اجتماعی به حساب می آید، و دو حالت وجود دارد یا مرد مهاجم، بیمار و پریشان است و یا زن قربانی سرش برای خشونت درد می کرده است.
یکی از اختلالات روانی مردان که موثر در پدیده خشونت بر زنان است روان پریشی است ، مردان مبتلا به اسکیزوفرنی دچار هذیانهای نا محتمل مثل ظن به خیانت همسر بوده و به دلیل ابتلا به این وضع روحی همواره در حالت تشویش و نگرانی و بدبینی به زندگی و شریک زندگی شان به سر می برند چنانکه با توهم خیانت همه به خود و وجود یک رقیب احتمالی از هر روش علیه همسر خود استفاده می نماید .
دسته ای از مردان نیز که اسباب خشونت دیدگی اطرافیان مونث خویش را فراهم می آورند مبتلا به اختلال شخصیت هستند مطالعات حاکی از آن است که مردانی که کودکی خود را بدون محبت والدین گذرانده اند از عقده های کودکی ناشی از فقدان محبت یا عدم استقلال و وابستگی شدید در آن سبب می گردد که در بزرگسالی برای جبران کمبود عاطفی دوران کودکی خویش به خشونت علیه همسر و اثبات برتری جویی خود با قدرت نمایی و ابراز خشم علیه همسر و فرزندان خود اقدام نمایند.
...
مبانی نظری خشونت علیه زنان، انواع خشونت، مزاحمت های خیابانی، خشونت جسمی و جنسی_1553761319_23932_3969_1337.zip0.05 MB |